برنامه ریزی به شیوه دارن هاردی۱
مقدمه
اکثر ما با توجه به زندگی های پر از مشغله این روزها به دنبال روش مناسب برای برنامه ریزی هستیم. اما بارها در این مسیر شکست خورده ایم. گاهی تکنیک مناسبی برای رسیدن به اهداف خود انتخاب نکرده ایم. گاهی حتی تعریف مناسبی از هدف و هدفگذاری نداشته ایم.
هدف ما جمع آوری تکنیک های مختلف افراد بزرگ، خلاصه آن ها و اراه به شماست. چرا که تکنیک های مختلف برای افراد متفاوت نتیجه ی منحصر به فرد خواهد داشت.
ما دراین مقاله برنامه ریزی به شیوه دارن هاردی را آورده ایم. که خلاصه ای از کتاب “بهترین سال زندگی تو” اثر دارن هاردی است. برای صرفه جویی در زمان شما تمام نکات اصلی و مهم کتاب آورده شده است. البته که داشتن کتاب و خواندن آن و پر کردن جداول قطعا رویکرد بهتری ست. اگر فرصت مطالعه کتاب ندارید خواندن این مقاله خالی از لطف نیست.
میخواهم مقاله را اینگونه شروع کنم:
از هر کسی که در زندگی به موفقیت بالایی رسیده بپرسید. همهشان یک نقطه عطف تاثیرگذار داشته اند. وقتی یک تصمیم واضح و سفت و سخت گرفته اند، از آن موقع به بعد، زندگیشان هیچ وقت مثل قبل نبوده است. آنها یک خط نمادین روی ماسه کشیده اند. عادتهای گذشتهشان را از دیدگاه جدید نسبت به خودشان و آن زندگی که میخواهند به سرانجام برسانند، جدا کرده اند. بعضیها این نقطه عطف را در ۱۵ سالگی به وجود آورده اند. بعضیها هم در ۵۰ سالگی. بعضیها هم این کار را چند بار در عمرشان کرده اند و بعضیها هم هیچوقت انجاماش نداده اند.
چالش من برای شما این است. همین حالا نقطه عطفتان را بسازید.
چگونه از این برنامه ریزی به شیوه دارن هاردی استفاده کنیم؟
هر قدم از این برنامه یک لایه جدید از کیک است. خیلی مهم است که قبل از رفتن به مرحله ی بعد، قدم را تکمیل کنید. در ابتدا ممکن است هیجانزده شوید. و بخواهید بهترین برنامه ها را بچینید. اما به یاد داشته باشید زندگی سختیهای خودش را دارد. احتیاج خواهید داشت که دام خودتان را مجبور کنید. به همین دلیل به سیستم هفتگی مدیریت دستاوردها وفادار بمانید.
در ادامه به شما بیشتر توضیح خواهیم داد. با ما همراه باشید.
توصیه من این است که در هر بخش برای خود لیستی از موارد تهیه کنید. مانند اصل کتاب “بهترین سال زندگی تو”.
قدم اول برنامه ریزی
“چرا” مهمتر از”چگونه” است
همیشه مهمتر است که بدانید “چرا” یک کار را انجام میدهید، تا “چگونه” انجام میدهید. به عبارتی اگر جوابی برای چرا نداشته باشید به دنبال چگونه نخواهید رفت. پس باید توضیح دهم که چرا باید در قدم اول اهداف تان را مشخص کنید.
در واقع قدرت چرایی انسان است که افکارش را لبریز از انگیزه برای انجام وظایف خسته کننده و پرزحمت دنیوی میکند.
کل چگونگی های زندگی انسان بیمعنی خواهد بود تا وقتی یک چرای قوی و کافی وجود نداشته باشد.
دو صفت رایج انسانهای خیلی موفق
دو مورد که ۱۰۰٪ در همه ی انسانهای موفق یکسان است:
۱) تعهد خستگی ناپذیر به یادگیری و …
۲) اهدافی که به شکل واضح نوشته اند و برنامه های مشخصی برای رسیدن به آنها وجود دارد.
مزیت تاثیرگذار سرعت
گذشته، تحصیلات و سطح فعلی موفقیتتان، مهم نیست.
اگر در مهارتها و روشهایی موثر برنامه ریزی استاد شوید. خیلی زود میتوانید بر تمام اطرافیانتان برتری پیدا کنید.
بگذارید اینطور بگویم. یک نابغه هنوز هم در یک کشور غریبه، بدون نقشه گم میشود. حتی یک فرد کند ذهن هم اگر نقشه داشته باشد و طبق آن حرکت کند زودتر از او به مقصد میرسد.
در یک مسابقه کوهنوردی که افراد باید در مسیری حرکت کنند، سه نفر شرکت کردند. پس از بررسی مسیر حرکتی، دو نفر اول به حالت زیگزاگ رفته اند و گاهی دچار انحراف شده اند. اما نفر سوم مسیر را صاف پیموده است. چرا که نفر سوم یک درخت در دور دست را نشانگذاری کرده بود و قدمهایش را براساس اون تنظیم کرده بود.
با توجه به این مثال اغلب مردم روی کاری که میکنند بصورت روزانه تمرکز میکنند.
شیوه عملکرد سیستم هدفگذاری
وقتی اهدافتان را مشخص میکنید، در واقع برای مغزتان چیزی را انتخاب کردهاید تا روی آن تمرکز کند. با این کار، مغزتان دو چشم جدید خواهد داشت که از آن لحظه به بعد با دید جدید به آدمها، موقعیتها، مکالمات، منابع و ایدهها نگاه میکند.
به طور مثال وقتی قصد خرید ماشینی را دارید، چون روی ماشین مورد نظرتان تمرکز کردید از آن به بعد به هر جای شهر که بروید در خیابان ها تعداد زیادی از آن ماشین را خواهید دید. این ماشین قبلتر هم وجود داشته اما شما به آن توجه نمیکردید.
یا مثال دیگر ما هر روز توسط میایاردها پیام تصویری، صوتی و فیزیکی احاطه شدیم. برای اینکه این موضوع آرامشمان را از بین نبرد، معمولا ۹۹.۹٪ آنها را نادیده میگیریم. شما همیشه چیزهایی که به آنها علاقه دارید را تصور میکنید، میبینید و میشنوید.
قدم دوم برنامهریزی
سالی که گذشت
تاریخ تکرار میشود. چرایی ناموفق بودن در ازدواج اول، قطعا در ازدواج دوم هم تاثیر دارد. و یا چرایی ترک کردن رژیم غذایی تان، بدون شک روی چرایی ترک کردن رژیمهای بعدیتان اثر دارد.
جرج سانتایانا: کسانی که از گذشته درس نمیگیرند، محکوم به تکرارش خواهند شد.
چرا اغلب هدفگذاری ها بی نتیجه است؟
پبج دلیل برای این عدم موفقیت وجود دارد:
۱. لیست آرزوها: شما نمیتوانید یک لیست ابتدای سال بنویسید و بدون هیچ کاری تا آخر سال انتظار داشته باشید به بار بشیند.
۲. روشنی از دل تیرگی: اهدافتان باید تمیزی و وضوح یک کریستال را داشته باشد. باید همه چی دقیق وجامع بدون ابهام باشد تا مغز بتواند ترسیم کند.
۳. حرف حرف حرف: اعلام هدف فقط شروع کار است. شما باید نقشه آن چیزی که تصور میکنید در مغز می بپرورانید.
۴. مشکل داریم، کمک فقط: باید سیستم دستور و کنترل خودتان را در اختیار داشته باشید.
۵. کمبود نیروی کمکی: و در آخرین مورد فراموش نکنید حمایت و راهنمایی از اشخاص و نیروها خبره در این راه از اصلی ترین منابع خواهد بود.
یک روند مهم دارن هاردی، روند “برنامه ریزی، انجام، بازبینی و ارتقا” است. روندی که باعث سرعت بالا برای حرکت در مسیر اهداف و در نهایت درس گرفتن از قدم های قبلی و پیشرفت شما خواهد شد.
این روند به این صورت است که قدم اول باید اهدافتان را برنامه ریزی کنید. قدم بعدی شروع به انجام کنید و پیش روید و در قدم سوم عملکردتان را بازبینی کنید. وقدم آخر باید اصلاحات لازم را اعمال کنید تا ارتقا یابید.
بررسی روند سال گذشته و یا بازبینی آن بسیار باارزش است.
قدم سوم برنامهریزی
پایههای موفقیت
اپرا وینفری: شکرگذار آنچه دارید باشید. چون هر چیزی حدی دارد. اگر روی چیزهایی که ندارید تمرکز کنید، هیچوقت احساس کفایت نخواهید کرد.
شما روی چیزهایی تمرکز می کنید که ندارید. یا روی موفقیت هایی که کسب نکرده اید و کمبودهای شخصیتی که در حال حاضر سعی در برطرف کردنشان دارید. در همین موقع است که شما تصویری از آینده تان و آنچه را که می خواهید به دست آورید و به آن تبدیل شوید، در ذهنتان تصور می کنید. در نهایت اینها تبدیل به انتظارات ما می شوند.
بنابراین خیلی مهم است که مهر تایید بر موفقیتهایی که به دست آورده اید بزنید. یک طرز فکر غنی از جایی سرچشمه می گیرد که انسان به چیزی که هست و چیزهایی که دارد، افتخار کند.
انسان همیشه در حال مقایسه کردن خودش و برطرف کردن کمبودهایش است. چرا که انسان موجودی کمالگراست. این موضوع عملکرد شما را کاهش می دهد. پس پیشنهاد من به شما تمرکز روی داشتههایتان است. و برای این کار باید آگاه به موفقیت های کسب کرده تان باشید. این تمرکز باعث جذب شما به زندگی می شود.
قدم چهارم برنامهریزی
برگههای تعادل
در این بخش می خواهم شما را با خودتان آشنا کنم. اینکه شما چقدر از خود شناخت دارید. خودشناسی مهمترین قدم در یک برنامه موفق است. هر چند ما در امر خودشناسی به شما کمک خواهیم کرد. پس اول باید بدانید چه نوع زندگی می خواهید؟
کجا دوست دارید زندگی کنید؟
چه انسانهایی در کنارتان باشند؟
می خواهید هر از چند گاهی بیرون بروید؟
دوست دارید هر شب شام خانه بخورید؟ و …
باید کسب و کار و برنامه ی حرفه ای خود را براساس جواب این سوال ها طراحی کنید.
اکثر ما برنامه ریزی می کنیم که در زندگی تعادل داشته باشیم. یعنی با یک برنامه درست بتوانید به تمام ابعاد زندگی اعم از کار و تحصیل و ورزش و خانواده و… برسیم. زندگی بدون تعادل می تواند به قیمت سلامتی تان تمام شود.
ده نکته کلیدی برای سیستم هدفگذاری
۱. فکر کردن کافی نیست، بنویس
برنامه ها و نقشه هایتان را بنویسید. وقتی از پس کاری برآمدید کنار آن ها تیک بزنید. در انتها خواهید دید که از پس آنها برآمدید. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس شما خواهد شد. و به طور کل نوشتن باعث افزایش تعهد خواهد شد.
۲. واقعیت را کنار بگذارید
تظاهر کنید که این یک بازی است که باید انجامش دهی. و هرگز در مورد ضعفتان برای رسیدن به خواسته تان پیش داوری نکنید. برای شروع بی پروا بازی کنید. انگار می خواهید خواسته هایتان را به غول چراغ جادو بگویید که عملی شود.
۳. قدم بزرگ بردار
ذهن شما به اندازه ی اهدافتان هیچ اهمیتی نمی دهد. اگر اهداف کوچک باشد، مغز این اهداف را محقق خواهد کرد. و اگر بزرگ مغزتان قطعا یاری تان خواهد کرد. البته یادتان باشد همانطور که در بحث استعداد گفتیم، بررسی کنید که آیا خواسته های شما در حیطه استعدادتان هست یا خیر. با تست های استعدادسازی حرفه ای از همان ابتدا مسیر درست را انتخاب کنید.
تاثیر قدرت تخیل و رویا پردازی را جدی بگیرید. با قدرت تخیل رویاهای خود را بسازید. بگویید این هدف من است و باید به چنگ اش آورم.
۴. مثبت فکر کن
در این دستورالعمل تصمیم بگیرید چه چیزی می خواهید تا شما را به سمت جلو هل دهد. و نگذارد عقب گرد کنید. جملات خود را مثبت عنوان کنید یعنی با فعل های مثبت.
۵. من می توانم
همیشه بگویید “من فلان چیز هستم” نه اینکه: “من می خواهم فلان چیز شوم”. و همچنین برای اهدافتان زمان مشخص کنید.
۶. این ها اهداف تو هستند، فقط تو
نگذارید خانواده، همکاران، دوستان و … اهداف و انتظارات خود را به شما دیکته کنند. و اهداف خود را با اعماق قلب و همراه با جاه طلبی انتخاب کنید. این روحیه خلاقانه باعث به نتیجه رساندن خواسته هایتان می شود. اگر این توصیه را جدی نگیرید. تنها اتفاقی که می افتد این است که نا امید شوید و با خودتان فکر کنید هیچ کاری را نمیتوانید انجام دهید.
۷. از همتراز بودن اهداف و ارزش های خود مطمن شو
بعضی از اهداف ارزش وقت گذاشتن ندارند. چرا که آنها در حیطه استعداد شما نیستند. و با بیشترین زمان و انرژی ممکن است به موفقیت نرسید. این عدم رسیدن به موفقیت باعث سرد شدن شما برای برنامه ریزی مجدد یا تداعی اهداف دیگر خواهد شد. متناسب با استعداد خود برنامه بریزید و هر آنچه که استعداد شما نیست رها کنید. برای کشف استعداد خود به لینک کارگاه ما مراجعه کنید.
۸. از مبارزه کردن نترس
یک دشمن خوب به شما انگیزه برای مبارزه می دهد. وادارتان می کند با تمرین های سخت، مهارت ها، استعدادها و قابلیت هایتان به بالاترین حد برسید. اهداف شما ام همینگونه اند. باید برایشان بجنگید. این یک انگیزه فوق العاده است.
۹. باورهای محدود کننده را رها کن
این ویدیو که شاید اکثرا دیده باشید کاملا گویای محدودیت های ذهنی است. که ما برای خود می سازیم. ذهن به سادگی همین ویدیو فریب میخورد.
۱۰. واهمه نداشته باش
بزرگترین ترس ما این نیست که احساس غیر مفید بودن داشته باشیم. بزرگترین ترس ما این است که فراتر از حد تصور قدرتمند شویم. گاهی از خودمان می پرسیم من چه کسی هستم که بخواهم باهوش، با استعداد و موفق باشم؟
سوالات این چنینی همواره همراهمان خواهد بود. اما بدانید که همه ی ما خلق شده ایم تا بدرخشیم.
با ما همراه باشید چرا که این مقاله ادامه دارد.
ما را در بخش دوم نیز همراهی کنید. تا بتوانید اهداف خود را برنامه ریزی کنید و به سرانجام برسانید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام ممنون عالی بود
فقط بخش دوم رو که در انتها در کادرنارنجی قرار دادید رو پیدا نکردم لطفا راهنمایی کنید